پشم پراکنی های یک خان

یک خطِ سپید،پشم و دیگر هیچ...

پشم پراکنی های یک خان

یک خطِ سپید،پشم و دیگر هیچ...

کباب-بازگشت با آخرین بازمانده-

سه شنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۲۲ ب.ظ

ناشتا دود میشویم و شام دود
تا سوار بر سریر احساسات مصلوب شده پرواز کنیم به سرزمین سرخ و سفید و آبی
به خودمان می پیچیم و پوست می اندازیم و فرار می کنیم از جایی که کبری هایش را عقیم می کنند تا دیگر تصمیم نگیرند
پرواز می کنیم با بال هایی کباب شده
و کباب هایی که خوردنشان حرام است ولی خوک و سگ هم نیستند
هم قطار واژه های نامفهمومی که قطار کردیم
قطاری که نه از ریل خارج شد و نه به مقصد رسید، رفت و رفت
و دلخوش کرد به این که موفقیت همین مسیر است و نه مقصد
ولی برای زیر نکردن 'ریز علی' جای پیراهن، قطار را آتش زدند و کباب شد
کبابی که حرام است ولی خوک و سگ هم نیست
جای سرگرم شدن با سکس و سیرابی و کنسرت و سینما، سیگار را برگزیدیم تا هم نفس با گندولفینی انسانیت و عشق را خوش آمد بگوییم
تا خوبی های بدمان مارا بدهای خوبی کند که خوب های بد، بد کبابشان کردند
کبابی که...

5/Aug23/ 3:20pm-khAn
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۳
پیلی پشم خان

نظرات  (۱)

این همون یوسفه؟
پاسخ:
نه،یوسف ذهن منه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی