خون بام
جمعه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶ ب.ظ
خون می چکد از سوراخ های سقف سوراخ خانه ی من.چه کسی بر بام خود را بر دار زده؟ و کدام کرکس بیشرفی خون را از فرقش به زیر کشانده که امروز شریان های خون بر دیوار های خانه ام نقش بسته است و امشب جای فال قهوه باید فال خون گرفت. باید خفه خون هم گرفت انگار که آن دیوار ها هنوز سفید و بی نقشند و کرکس نقاششان نیست و نقشی نداشته اند نقش ها در نقاشی های اخیر من.
و خانه ای که بوی مشمئز کننده ی مرگ یک لحظه از آن دور نمی شود، همه می گویند این همان خانه است که روزی یا شبی کسی بر بامش خود را بر دار زده و همه می روند و کسی میل به تماشای نقاشی ها ندارد، و یا نقاشی که ناخواسته خون را و یا فرق و کرکس را به تصویر کشیده و هـرآنچه تلاش کرد تا چیزی جز این ها بکشد... تنها کشید و کشت و دود شد.
Aug7 / 12:07Pm-khAn
۹۴/۰۵/۱۶